زنده یاد اخوان.ثالث ساقیا پُر کن به یادچشم او جامی دگر.تا بسوی عالم مستی زنم گامی دگر
غزلی بسار زیبا از زنده یاد اخوان ثالث
ساقیا پُر کن به یاد چشم او جامی دگر
تا بسوی عالم مستی زنم گامی دگر
چشم مستت را بنازم ، تازه از راه آمدم
بعد ازین جامی که دادی ، باز هم جامی دگر...
تا مگر مستانه بر گیرم قلم ، وز راه دور
باز بفرستم بسوی دوست پیغامی دگر
رو که زین پس از کبوتر عاشقی آموختم
گر نشد بام تو ، جویم دانه از بامی دگر
ای " امید " از مستی و از عشق برخوردار شو
خوشتر از ایام مستی نیست ایامی دگر
خنده ی خورشید را هر صبح دانی چیست رمز ؟
گوید از عمرت گذشت ای بی خبر شامی دگر*
+ نوشته شده در شنبه بیستم تیر ۱۳۹۴ ساعت ۶:۲۳ ب.ظ توسط عذرا مجیبی
|
در نمازم خم ابروی تو در یاد آمد