لبخند عشق در بهار سروده بسیار زیبا از مفتون امینی.تقدیم عزیزان همیشه همراه

 لبخند عشق در بهار
سروده بسیار زیبا از مفتون امینی.
زیور به خود مبند که زیبا ببینمت
با دیگران مباش که تنها ببینمت...
در این بهار تازه که گلها شکفته اند
لبخند عشق زن که شکوفا ببینمت
یک جام نوش کردی ومشتاق دیدمت
جامی دگر بنوش که شیدا ببینمت
منشین گران وجامه سبک ساز و رقص کن
رقصی چنان که آفت دلها ببینمت
بگذشت در فراق تو شبهای بی شمار
هر شب در این امید که فردا ببینمت
ای ایستاده در پس این پرده ی غبار
نزدیکتر بیا که هویدا ببینمت
نازم به بی نیازی ات ای شوخ سنگدل 
هرگز نشد اسیر تمنا ببینمت
منت پذیر قهر و عتاب توام ولی ؛
می خواستم که بهتر از اینها ببینمت

مفتون امینی.. یک جام نوش کردی و مشتاق دیدمت.. حام دگر بنوش که شیدا ببینمت

مفتون امینی..

یک جام نوش کردی و مشتاق دیدمت..

حام دگر بنوش که شیدا ببینمت

زیور به خود مبند که زیبا ببینمت

...

زیور به خود مبند که زیبا ببینمت ...

با دیگران مباش که تنها ببینمت

در این بهار تازه که گل‌ها شکفته‌اند

لبخند عشق زن که شکوفا ببینمت

یک جام نوش کردی و مشتاق دیدمت

حام دگر بنوش که شیدا ببینمت

بگذشت در فراق تو شب‌های بی‌شمار

هر شب در این امید که فردا ببینمت

نازم به بی‌نیازیت ای شوخ سنگدل

هرگز نشد که اسیر تمنا ببینمت

منت‌پذیر قهر و عتاب تو‌ام ولی

می‌خواستم که بهتر از این‌ها ببینمت

مفتون امینی

تا اين همه جلوه هاي پندار ...مفتون امینی

تا اين همه جلوه هاي پندار

 
بر پرده نغز زندگانيست


تا اين همه سرد و گرم پرشور


در عالم مستي و جواني است


تا اين همه آرزو و اميد


با آن همه حسن و دلستاني است


تا بودن و خواستن به يكجا است


تا بزم بلند آسمان ها


از شمع ستاره ها تهي نيست


تا جنگل و كوه و دريا


از نغمه آشنا تهي نيست


تا روح بزرگ آدمي زاد


از عاطفه و صفا تهي نيست


عشق و غزل و ترانه باقيست


شعر از يد الله مفتون امينی