شوریده شیرازی هرچه کنی بکن مکن ترک من ای نگار من هر چه بری ببر مبر سنگدلی به کار من

شوریده شیرازی

هرچه کنی بکن مکن ترک من ای نگار من

هر چه بری ببر مبر سنگدلی به کار من

هر چه هلی بهل مهل پرده به روی چون قمر

هر چه دری بدر مدر پرده اعتبار من

هر چه کشــی بکش مکش باده به بزم مدعی

هر چه خوری بخور مخور خون من ای نگار من

هر چه دهی بده مده زلف به باد ای صنم

هر چه نهی بنه منه پای به رهگــــذار من

هر چه کشی بکش مکش صید حرم که نیست

خوش هر چه شوی بشو مشو تشنه به خون زار من

هر چه بری ببر مبر رشته الفت مـرا

هر چه کنی بکن مکن خـانه اختیار من

هر چه روی برو مرو راه خلاف دوستی

هر چه زنی بزن مزن طعنه به روزگار من

شعری زیبا از شوریده شیرازی..تصنیف بسیار شنیدنی "چشم نرگس" با صدای روح نواز استاد محمد رضا شجریان

تصنیف بسیار شنیدنی "چشم نرگس" با صدای روح نواز استاد محمد رضا شجریان

و آهنگی زیبا از علی اکبر خان شیدا و تنظیم استاد فرامرز پایور

بر روی شعری زیبا از شوریده شیرازی

دستگاه: دشتی

خواهم که بر زلفت،
هر دم زنم شانه،
ترسم پريشان کند بسي
حال هر کسي
چشم نرگست
مستانه مستانه!
خواهم بر ابرويت، رويت،
هر دم کشم وسمه،
ترسم که مجنون کند بسي
مثل من کسي
چشم نرگست
ديوانه ديوانه
يک شب بيا منزل ما
حل کن دو صد مشکل ما
اي دلبر خوشگل ما
دردت به جان ما شد،
روح و روان ما شد
خواهم که بر چشمت،
هر دم کشم سرمه،
ترسم پريشان کند بسي
حال هر کسي
چشم نرگست
مستانه مستانه!
خواهم بر رويت،
هر دم زنم بوسه،
ترسم که نالان کند بسي
مثل من کسي
چشم نرگست
جانانه جانانه!

https://www.youtube.com/watch?v=z5svwPIVNyI

 

۲۱ مهر ۱۳۰۵ سالروز درگذشت" شوریده شیرازی "هر چه کنی بکن مکن ترک من ای نگار من

 

۲۱ مهر ۱۳۰۵ سالروز درگذشت
" شوریده شیرازی "

هر چه کنی بکن مکن ترک من ای نگار من
هر چه بری ببر مـــــبر سنگدلی به کار من

هر چه هلی بهل مهل پرده به روی چون قمر
هر چه دری بدر مدر پرده اعتبــــــــــــــــار من

هر چه کشــی بکش مکش باده به بزم مدعی
هر چه خوری بخور مخور خون من ای نگار من

هر چه دهی بده مده زلف به باد ای صنم
هر چه نهی بنه منه پای به رهگــــذار من

هر چه کشی بکش مکش صید حرم که نیست خوش
هــــــــــر چه شوی بشو مشو تشنه به خون زار من

هر چه بری ببر مبر رشته الفت مـــــــــــرا
هر چه کنی بکن مکن خـــــــانه اختیار من

هر چه روی برو مرو راه خــــلاف دوستی
هر چه زنی بزن مزن طعنه به روزگار من

شوریده شیرازی، حاج محمد تقی، ملقب به فصیح‌الملک، متخلص به شوریده، پدرش عباس پیشه‌ور از اعقاب اهلی شیرازی، شاعر معروف عهد صفویه و صاحب مثنوی سحر حلال، است.
زادروز او به تاریخ (۱۲۷۶ هجری قمری) در شیراز بود. او در روز پنج‌شنبه (۲۱ مهر ۱۳۰۵ خورشیدی) برابر با ششم ربیع‌الثانی (۱۳۴۵ هجری قمری) در زادگاه خود درگذشت و در جوار آرامگاه سعدی به خاک سپرده شد.
شوریده در هفت‌سالگی به علت ابتلای به بیماری آبله از هردو چشم نابینا و چهره‌اش آبله‌گون شد.
وی در نه‌سالگی پدرش را از دست داد و تحت سرپرستی دایی‌اش قرار گرفت. شوریده به زودی در کسب فضایل پیشرفت شایان نمود و به سبب مکاتبه و مشاعره با شاعران نامدار معاصر مانند: صبوری خراسانی، ملک‌الشعرای بهار، ایرج میرزا، و وحید دستگردی، مشهور شد.

شوریده شیرازی,, اجرا استاد شجریان تقدیم دوستان..هر چه زنی بزن،مزن طعنه به روزگار من

هرچه کنی بکن،مکن ترک من ای نگار من

هر چه بری ببر،مبر سنگدلی به کار من

هر چه هلی بِهل،مَهل پرده به روی چون قمر

هر چه دری بِدر،مَدَر پرده ی اعتبار من

هر چه کِشی بکِش،مکِش باده به بزم مدعی

هر چه خوری بخور،مخور خون من ای نگار من

هر چه دهی بده،مده زلف به باد ای صنم

هر چه نِهی بنه،مَنِه پای به رهگــــذار من

هر چه کُشی بکُش،مکُش صید حرم که نیست خوش

هر چه شوی بشو،مشو تشنه به خون زار من

هر چه بُری ببُر،مبُر رشته الفت مـرا

هر چه کَنی بکَن،مکَن خانه اختیار من

 

هر چه خری بخر،مخر عشوه ی حاسد مرا

هر چه تنی بتن،متن با تن خاکسار من

هر چه روی برو،مرو راه خلاف دوستی

هر چه زنی بزن،مزن طعنه به روزگار من

شوریده شیرازی

 

شوریده شیرازی.آن پری روی از درم روزی فراز آید؟نیاید.من همی خواهم که عمر رفته باز آید؟نیاید

شوریده شیرازی

آن پری روی از درم روزی فراز آید؟نیاید

من همی خواهم که عمر رفته باز آید؟نیاید

...

 

پیش از آن کایام در پیچد به هم طومار عمرم

نامه ای از کوی یار دلنواز آید؟نیاید

 

بر سر من سایه ی آن آفتاب افتد؟نیفتد

در کوی من دامن آن سروناز آید؟نیاید

 

هیچ از سودای آن گیسو نیاید بوی سودی

بوی سودی،هیچ از امید دراز آید؟نیاید

 

طفل اشکم گفت بر رخ،راز عشقم را به مردم

طفل هرگز در شمار اهل راز آید؟نیاید

 

تا نبیند آه من،بر من دلش سوزد؟نسوزد

سنگ تا آتش نبیند،در گداز آید؟نیاید

 

عقل آن نیرو ندارد کو به گرد عشق پوید

صعوه هرگز در مصاف شاهباز آید؟نیاید

 

این همه سازم به ناسازی دور چرخ و آخر

اختر ناساز من،با من به ساز آید؟نیاید

 

عاشق شوریده را در دل نگنجد غیر جانان

در دل محمود،جز یاد ایاز آید؟نیاید