اما من تنها ..گاهی چنان آغشته از روز می شوم ..دکتر احمد رضا احمدی
اما من تنها
گاهی چنان آغشته از روز می شوم
که تک و تنها
در میان کشتزاران می دوم
و در آستانه ی زمستان
سخن از گرما می گویم
من چندان هم
برای نشستن در کنار گلهای بنفشه
بیگانه و پیر نیستم
احمدرضااحمدی
+ نوشته شده در شنبه بیست و یکم آذر ۱۳۸۸ ساعت ۱۱:۲۸ ب.ظ توسط عذرا مجیبی
|
در نمازم خم ابروی تو در یاد آمد