پژمان بختیاری

دیشب همه شب در برم آن سلسله مو بود من بودم و او بود

می بود و سه تا بود و صبا بود و سبو بود من بودم و او بود

...

دامان چمن پر گل و در دامن گلزار من بودم و دلدار

مه دلکش و گل نغز و هوا غالیه بو بود من بودم و او بود

آنگه که چمن بود پر از نغمه بلبل من بودم و آن گل

آن گل که سراپا همه رنگ و همه بو بود من بودم و او بود

چشمان من از اشک سعادت شده لبریز وان گلبن نو خیز

چون شاخ گل افتاده به پیرامن جو بود من بودم و او بود

می خورد به صد ناز و بصد ناز میم داد بوسی ز پیم داد

آنجا که نه غیر و نه رقیب و نه عدو بود من بودم و او بود

او از می و من از می عشقش شده از دست او سرخوش و من مست

لب بسته و در سینه بسی راز مگو بود من بودم و او بودم

گه زیر گل سرخ و گهی زیر گل زرد آن ماه زمین گرد

میرفت و دلم در پی او از همه سو بود من بودم و او بودم

با او به چمن خوشدل و سر مست چمیدم دیدم من و دیدم

نیکوئی خو در خور زیبایی رو بود من بودم و او بود

همصحبت من او شد و همصحبت او من در دامن گلشن

معشوقه نکو عشق نکو حال نکو بود من بودم و او بود

از نام و نشانش چه سرایم سخن ای دوست بگذر ز من ای دوست

روح من و عشق من و آمال من او بود من بودم و او بود

https://www.youtube.com/watch?v=PgTAgnMZlEo